- مغز انسان سلسله مراتبی است.
- هدف افراد که بر روی cognitive مطالعه می کنند بالا رفتن توان پیشگویی مغز است ، لذا این افراد به این نتیجه رسیدند که اگر صرفا بر روی افزایش کارایی مدل کار کنند (با بهبود شبکه ی کانولوشنی) توانایی پیشگویی نرون های مغز نیز افزایش می یابد ،یعنی کارایی و توانایی پیشگویی نرون ها دارای correlation هستند.
- مدل alexnet مشابه لایه IT مغز میمون عمل میکند(کنار هم قرار دادن object های مشابه) پس می توان از این مدل برای تحقیقات پردازش تصویر استفاده کرد
- رویکرد مغز به گونه ای است که تبدیل تصویر انجام می دهد و تصاویر را به یک فضای نرونی دیگر انتقال می دهد
![]() |
- فضای نرونی مناسب ،به گونه ای است که با یک classifier ساده (خط،صفحه،….) قابل تفکیک باشد.
Transfer learning : برای استفاده از یک شبکه ی کانولوشنالی لزوما به داده های زیاد احتیاج نداریم .می توان از نتایج مدلی دیگر استفاده کرد
- لایه های ابتدایی یک مدل ، ویژگی های عمومی را تشخیص می دهند(خط
،لبه،…) پس می توانیم از این لایه ها در شبکه ی مورد نظر خود استفاده کنیم اما لایه آخر classifier است پس باید مطابق نیاز آن را تغییر دهیم
- Freeze : با فریز کردن ، لایه ها در فرایندtraining شرکت نخواهند کرد
- *****بسته به شباهت مسأله حل شده به مسأله مورد نظر و همچنین تعداد داده های موجود ، تعداد لایه های Freeze و training تعیین می کنیم.
- یکی از راه های استفاده از شبکه های کانولوشنالی حذف همه ی لایه های fully_conected است . در این صورت از شبکه به عنوان یک Feature
Extractor استفاده می شود
- اگر لایه های C یک شبکه را حذف کنیم می توانیم سایز عکس ها را به دلخواه تعیین کنیم(لزوما نباید سایزی که شبکه قبلا با آن آموزش دیده باشد)
- شبکه های C برای مسایل خاص استفاده می شوند و نمی توانند تشخیص دهند که object کجای تصویر قرار دارد
شبکه های اجتماعی